loading...
به سوی ظهور
محسن داوری ثانی بازدید : 66 1392/11/23 نظرات (0)

مرد جوانی که چند روز قبل یک نهال گل رز را در گلدانی کاشته بود،هر روز با دقت تمام آن را آبیاری می کرد تا اینکه متوجه شد چند روز قبل از باز شدن غنچه گل،چند خار کوچک روی ساقه اش روییده!‏ مرد جوان با خود گفت:مگر دیوانه ام که بگذارم این خارها روی این گل زیبا بماند؟من میخواهم آن را به محبوبم هدیه کنم!‏ سپس شروع کرد به کندن خارها و ...اما یک ساعت بعد غنچه رز نیز پژمرد!‏ مرد جوان غصه دار شد و کنار گل رز نشست تا اینکه پدر بزرگش آمد بالای سرش و گفت:یادت باشه پسرم،برای به دست آوردن چیز های زیبا،گاهی اوقات باید چشمت را روی چیزهای زشت هم ببندی...در حقیقت همه زیبایی ها،در کنار زشتی ها به چشم می آد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    دوست دارید چه مطالبی بیشتر در این وبلاگ قرار بگیرد؟(شما میتوانیدبه بیش از یک گزینه رای دهید)
    عناوین مطالب

    آمار سایت
  • کل مطالب : 315
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 158
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 203
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 206
  • بازدید ماه : 226
  • بازدید سال : 2,172
  • بازدید کلی : 29,955
  • کدهای اختصاصی

    ابزار هدايت به بالاي صفجه


    کد جلوگيري از راست کليک


    کد جلوگيري از انتخاب متن


    متحرک کردن عنوان وب

    گردآورنده مطالب